زمان تقریبی مطالعه: 13 دقیقه

حر بن یزید ریاحی

حُرِّ بْنِ یَزیدِ ریاحی (مق‍ 10 محرم 61 ق / 10 اکتبر 680 م)، از سران سپاه کوفه که در روز عاشورا به امام حسین بن علی(ع) پیوست.
نسب حر به بنی ریاح بن یربوع، شاخه‌ای از قبیلۀ بنی‌تمیم می‌رسید (نک‍ ‍: کلبی، 213، 216؛ بلاذری، 12 / 159) و نسبهای ریاحی و یربوعی و تمیمی او بدین سبب است. پدران و نیاکان حر به دلاوری و جنگاوری شهره بودند (همو، 12 / 156- 159؛ نیز نک‍ : سماوی، 115-116)، اما دربارۀ شخص او تا پیش از حوادث منتهی به واقعۀ کربلا، اطلاعی در دست نیست؛ تنها از روایتی چنین برمی‌آید که او در کوفه به دلاوری شهرت داشته است (نک‍ : طبری، 5 / 427).
به‌هر‌حال، وقتی عبیدالله بن زیاد ــ حاکم عراق ــ از عزیمت امام حسین بن علی (ع) به‌سوی کوفه خبر یافت، حصین بن تمیم تمیمی ــ رئیس شرطه ــ را به نواحی قادسیه فرستاد و حر بن یزید را نیز با سپاهی انبوه با او همراه کرد تا در مرحلۀ نخست راه امام حسین (ع) به‌سوی کوفه سد شود (بلاذری، 3 / 377- 378؛ نیز نک‍ : طبری، 5 / 401؛ ابوالفرج، 110). حر در حوالی قادسیه به کاروان امام حسین (ع) رسید و نخست نه تنها مخالفتی با امام نشان نداد، بلکه با لشکریانش نماز را به امامت آن حضرت به‌جای آورد (طبری، 5 / 401-402؛ نیز نک‍ : بلاذری، 3 / 380؛ دینوری، 249). درواقع، حر چنان‌که خود در گفت‌و‌گویی با امام حسین (ع) تصریح کرد، مأمور بود آن حضرت را تحت‌نظر گیرد و به کوفه و نزد ابن‌زیاد ببرد (طبری، همانجا؛ مفید، 2 / 80). البته حر ــ چنان‌که از گفته‌های او پیدا ست ــ با مقام و منزلت ممتاز امام آشنا بود و آشکارا از درگیری پرهیز می‌کرد (طبری، 5 / 402-403؛ نیز نک‍ : بلاذری، 3 / 380-381؛ دینوری، 250؛ ابوالفرج، 111).
حر و سپاه کوفه تا نزدیک نینوا با کاروان امام راه سپردند. در اینجا حر نامه‌ای از ابن‌زیاد دریافت کرد که به او فرمان می‌داد، امام حسین بن علی (ع) را در جایی بی‌آب و آبادی نگاه دارد (طبری، 5 / 404- 408؛ مفید، 2 / 83). پس از آنکه ابن‌سعد به فرمان ابن زیاد با امام قصد نبرد کرد، حر بن یزید را فرماندهی دستۀ تمیم و همْدان داد (طبری، 5 / 422). اما حر که گویا گمان نمی‌کرد کار به نبرد کشیده شود، اندکی پیش از آغاز جنگ، نخست در گفت‌وگویی با ابن‌سعد، از قصد نهایی او و ابن‌زیاد اطمینان حاصل کرد (همو، 5 / 427).
از واپسین گفت‌وگوی حر با یکی از سپاهیان کوفه چنین به‌نظر می‌رسدکه گویا پیش‌تر، نشانه‌هایی از تمایل به کناره‌گیری از جنگ نشان داده بود. حتى یکی از سپاهیان با یادآوری اشتهار حر به دلاوری، کوشید حس جنگجویی او را برانگیزد، اما حر گفت که چیزی جز بهشت را برنمی‌گزیند و اسب خویش را به‌سوی اردوگاه امام راند (همانجـا؛ نیز نک‍ : بلاذری، 3 / 383-384). حر در برابر امام، توبه کرد و آن حضرت نیز به او فرمود: تو آزاده‌ای چنان‌که مادرت تو را حر نامید (طبری، 5 / 428؛ نیز نک‍ : بلاذری، 3 / 397، 12 / 159؛ دینوری، 256). آن‌گاه حر اجازۀ نبرد خواست، اما پیش‌ازآن، در خطبه‌ای، کوفیان را سخت سرزنش کرد که با نوادۀ پیامبر (ص) در جنگ شده و آب بر او بسته‌اند (طبری، 5 / 427- 428). حر در جنگ دلاوری بسیار نشان داد (هـمو، 5 / 434- 435؛ نیز نک‍ : بلاذری، 3 / 400) و سرانجـام درحالی‌که همراه یکی از اصحاب امام حسین (ع)، زهیر بن قین، نبرد می‌کرد و رجز می‌خواند، احتمالاً اندکی پیش از ظهر عاشورا، به خاک افتاد (طبری، 5 / 440-441؛ نیز نک‍ : کلبی، 216؛ بلاذری، 3 / 403).
گرچه حر نخست از سران سپاه کوفه بود و چنان‌که ملاحظه شد، راه را بر امام حسین (ع) بست و کسانی هم به نکوهش از او برخاستند (برای تفصیل ماجرا و پاسخ به انتقـادها، نک‍ : جزایری، 3 / 263- 265)، ولی در یکی از زیارت‌نامه‌ها خطاب به او سلام شده (ابن طاووس، 3 / 344؛ شهید اول، 151)، و شیخ طوسی نام او را در‌شمار اصحاب امام حسین (ع) آورده است (ص100). همچنین مزار او که در فاصلۀ اندکی از شهر کربلا واقع شده ــ چه، گفته‌اند گروهی از بنی‌تمیم پیکر او را دورتر از دیگر اصحاب امام حسین (ع) دفـن کـردند (نک‍ : امین، 4 / 614؛ کلیدار، 12؛ طعمه، 114- 115؛ نیز نک‍ : حمدالله، نزهة ... ، 33) ــ از مزارات کربلا ست (مثلاً نک‍ : ادیب‌الملک، 212-213؛ عضدالملک، 165؛ ناصرالـدین شاه، 117؛ بـرای کرامت منسوب به پیـکر حر، نک‍ : جـزایری، 3 / 265-266؛ قمی، 2 / 146-147).
در طول تاریخ، دست‌کم دو خاندان به حر منسوب بوده‌اند: مستوفیان قزوین که حمدالله مستوفی تاریخ‌نگار مشهور از ایشان است (نک‍ : حمدالله، تاریخ ... ، 811)، و آل حر در منطقۀ جبل عامل لبنان که یکی از مشهورترین ایشان، شیخ حر عاملی، صاحب کتاب مشهور وسائل الشیعه است (نک‍ : حسینی، 1 / 8-10).

مآخذ

 ابن طاووس، علی، اقبال الاعمال، به کوشش جواد قیومی اصفهانی، قم، 1416ق؛ ابوالفرج اصفهانی، علی، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق / 1949م؛ ادیب‌الملک، عبدالعلی، سفرنامۀ عتبات، به کوشش مسعود گلزاری، تهران، 1364ش؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1406ق / 1986م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، 1417ق / 1996م؛ جزایری، نعمت الله، الانوار النعمانیة، تبریز، 1379ق؛ حسینی، احمد، مقدمه بر امل الآملِ حر عاملی، بغداد، 1385ق؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1339ش؛ همو، نزهة القلوب، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1336ش؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، 1960م؛ سماوی، محمد، ابصار العین، قم، 1414ق / 1372ش؛ شهید اول، محمد، المزار، قم، 1410ق؛ طبری، تاریخ؛ طعمه، سلمان هادی، تراث کربلاء، بیروت، 1403ق / 1983م؛ طوسی، محمد، رجال، به کوشش جواد قیومی اصفهانی، قم، 1415ق؛ عضدالملک، علیرضا، سفرنامۀ عتبات، به کوشش حسن مرسلوند، تهران، 1370ش؛ قمی، عباس، سفینة البحار، تهران، 1414ق؛ کلبی، هشام، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، 1986م؛ کلیدار، عبدالحسین، بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، به کوشش عادل کلیدار، بغداد، مطبعة الارشاد؛ مفید، محمد، الارشاد، قم، 1410ق؛ ناصرالدین شاه، سفرنامۀ عتبات (شهریار جاده‌ها)، به کوشش محمد عباسی و پرویز بدیعی، تهران، 1372ش

علی بهرامیان

تعزیۀ شهادت حر

تعزیه‌نامۀ حر بنا بر نظری از زیباترین تراژدیهای زندگی است. زمینی بودن حر و وابستگی او به خاک، چهرۀ وی را در میان شهیدان برجسته، و شهادتش را مردمی‌تر کرده است. (صیاد، بش‍ ). برخی سخن امام حسین (ع) را که به‌روشنی از مرگِ باعزت و زندگی با نکبت و سرافکندگی را تصویر می‌کند، انگیزه‌ای بزرگ در دگرگونی حالات حر و شعله‌ور شدن آتش حقیقت‌جویی او دانسته‌اند (مهاجرانی، 205).
تعزیۀ حر قبلاً در جُنگها و مجموعه‌های کهن، مانند جُنگ متعلق به خودزکو، که از قدیم‌ترین مجموعه‌های تعزیه است، یا مجموعۀ لیتن و مجموعۀ آستان قدس رضوی دارای 3 یا 4 مجلس مستقل بوده است. بعداً در تحول و تکامل تعزیه‌ها هر 3 یا 4 مجلس، با حذف حواشی و گفت‌ و‌گوهای مکرر، در یک مجلس به‌نام «شهادت حر» تنظیم شد (شهیدی، 266؛ برای نمونه و سنجش نسخه‌های گونـاگون، نک‍ : فیاض، 59-93؛ مجالس ... ، 1 / 451-471؛ همایونی، 673-714).
از تعزیۀ حر نسخه‌های بسیاری دردست است، لیکن دو‌نسخه از میان آنها، هم به لحاظ قدمت تاریخی و هم به لحاظ انسجام اشعار معروف‌اند. یکی از نسخه‌ها معروف به نسخۀ کاشانیها و منسوب به میرعزا (سیدمصطفى کاشانی متخلص به میرعزا) و دیگری منسوب به تکیۀ دولت تهران است (شهیدی، 583؛ برای نسخۀ تعزیۀ میـرعـزا، نک‍ : مآخذ، کاشانی). اشعار نسخۀ تکیۀ دولت حاوی عناوین و اصطلاحات فخیم درباری است و با شعر، موقعیت و منصب تخت‌نشینانی مانند ابن‌زیاد و یزید را به‌خوبی وصف می‌کند. مثلاً در جایی ابن‌زیاد را «سالار مهین» و «اشرف اعیان» و فرمان او را فرمانی از «رفعت کیوان» برمی‌شمرد: فرمان همایون شده از رفعت کیوان / سالار مهین ابن‌زیاد اشرف اعیان. 
به نظر شهیدی، سرایندۀ این نسخه با اینکه از کلمات و اصطلاحات فاخر درباری برای توصیف ابن‌زیاد بهره برده است، لیکن به‌طور پوشیده به حاضران در مجلس که از هر طبقه و صنف و گروه شرکت می‌کردند، می‌فهماند که ابن‌زیاد هم از قشر اعیان و اشراف بود، همان اعیان و اشرافی که در تکیۀ دولت نیز حضور دارند (ص 266، 606، حاشیۀ 28).

اجرای تعزیه

خواندن تعزیه در دهۀ اول یا 13 روز اول محرم بنابر قاعدۀ معمول، ترتیبی مطابق با رویدادهای زمانیِ حوادث در واقعۀ کربلا داشته است. اما در برخی مناطق این ترتیب را جز در تعزیه‌خوانیهای روزهای 8 و 9 و 10 محرم چندان رعایت نمی‌کردند. 
مثلاً خواندن تعزیۀ شهادت حر در دهۀ محرم روز معین و ثابتی نداشت و بنابر حوزه‌های جغرافیایی ـ فرهنگی مختلف ایران با هم فرق می‌کرده است. مثلاً در بیرجند و برخی روستاهای آن، تعزیۀ حر را در شب عاشورا و روز عاشورا (برآبادی، 58)، در شاهرود در روز دوم (شریعت‌زاده، 2 / 310)، در بوشهر در روزهای چهارم (عرفان، 84) و پنجم (شریفیان، 209)، در کازرون در شب پنجم (مظلوم‌زاده، 132)، در شیراز در روز ششم (همایونی، 425)، و در سمنان روز چهارم (احمدپناهی، 275) می‌خواندند و در اردکان تعزیه‌خوانی را از شب پنجم محرم شروع می‌کردند و در همان شب اول تعزیۀ حر را می‌خواندند (طباطبایی‌، 430).

گزینش شبیه حر

در آمدن به نقش شخصیتهایی مانند امام حسین، حضرت ابوالفضل و حضرت علی‌اکبر(ع)، و حر آسان نبود. حرخوانان باید جوان و دارای ویژگیهایی، ازجمله قد و بالای بلند، اندام متناسب، چهره و منش پهلوانانه و صدایی جذاب باشند. از همه مهم‌تر برای اینکه کسی بتواند نقش حر را به‌خوبی مجسم کند، می‌بایستی در میان مردم و اهل محل به پاکی و تقوا و نیکنامی و جوانمردی کم‌و‌بیش شهره باشد. 
در قدیم، نقش عباس و حر را در تعزیه‌ها معمولاً یک شخص ایفا می‌کرد. مثلاً سیداحمدخان و حاج بارک‌الله، که هر دو صدای دلنشین داشتند و از تعزیه‌خوانان مشهور دورۀ قاجار بودند، هر‌دو در تعزیه‌های تهران و تکیه دولت حرخوان و عباس‌خوان بودند. سیداحمدخان ساوه‌ای ملقب به «سارنگ» صدایِ پرکشش و گیرایی داشت و در خواندن دستگاهها و خواندن دقیق گوشه‌ها و نغمه‌‌ها ورزیده و مسلط بود. حاج بارک‌الله صدایِ پرطنین و بلندی داشت و گوشه‌های حماسی و با شکوه مقامهایی مانند ماهور، راست پنج‌گاه و چهارگاه را خوب می‌خواند. هردو تعزیه‌خوان آواز نیز می‌خواندند. سیداحمدخان سارنگ نخستین خوانندۀ ایرانی است که صفحه‌های آواز او به یادگار مانده است (خالقی، 1 / 349-350؛ نیز نک‍ : شهیدی، 690، 694-695).
شبیه حر معمولاً سوار بر اسبی به رنگ کَهَر، که رنگ واقعی اسب حر بوده است، در تعزیه آشکار می‌شد (شهری، 2 / 384) و در صحنه‌های گوناگون اشعار را در مایه‌های خاص می‌خواند. مثلاً به‌هنگام سوارشدن بر اسب و حرکت به‌سوی کربلا، خطاب به خود و تماشاگران، اشعاری با این مطلع را «ای آسمان، سیاه مکن روزگار حر! / خواهی‌کنی ز صفحه تو محو اعتبار حر؟» در مایۀ عراق می‌خواند؛ یا زمانی که حضرت عباس (ع) سر راه بر حر می‌گیرد، حر پرخاشگرانه خطاب به عباس(ع) در مایۀ نهیب چنین می‌خواند: تو کیستی که سرِره به من گرفتی تنگ؟ / تو را نَسَب به که باشد ایا فلک اورنگ؟ همچنین به هنگام رویارویی حضرت عباس (ع) و حّر و مفاخره و رجزخوانی برای یکدیگر، هر‌یک اشعاری در حُدی (حُداء) یا پهلوی یا رجز می‌خوانند. مطلع رجز‌خوانیهای آن دو چنین است:
عباس: مرا نام عباسِ شیراوژن است / سرِ سرکِشان در کمند من است.
حر: منم حر، جوان ریاحی‌نژاد / هماوردِ من کس زمادر نزاد! (شهیدی، 448- 449).

نقش تعزیۀ حر در جامعه

شخصیت‌پردازی از حر و نمایش حماسۀ دلیر‌مردی و رادمنشی او در تعزیه بازتابی اجتماعی در جامعۀ ایران داشته، و به‌صورتهای گوناگون در عرصه‌های فرهنگی و هنری تجلی کرده است. تصویرگران عامه در پردازش صحنه‌هایی از قتلگاه کربلا و مصائب سیدالشهدا (ع) نقش حر را نیز در کنار شهیدان دیگر به‌تصویر کشیده‌اند. 
مردم در عزاداریهای محرم و عاشورا، نوحه‌هایی نیز در رثای حر شهید ساخته‌اند و در سوگواریهای خود می‌خوانند. مثلاً «نوحه‌های توراهی و دَم‌گیریِ» کازرونیها در شب پنجم محرم، شب مخصوص خواندن تعزیۀ حر، نمونۀ معروفی از این نوحه‌ها ست (برای متن کـامل نوحه، نک‍ : مظلوم‌زاده، 143؛ نیز برای نوحه‌های دیگر مانند «حر آزاده» و «پناه»، نک‍ : نماز شام ... ، 124-125).
شخصیت و رفتار و اخلاق حر بر قشر پهلوانان و لوطیان شهرها، به‌ویژه تهران تأثیرگذار بوده، و الگوی رفتاری و ویژگیهای اخلاقی آنها شده است. این‌ گروه به حضرت عباس (ع) و حر، به‌سبب داشتن نشانه‌های والای پهلوانی و صفات جوانمردی و ایثارگری، ارادت و اخلاص بسیار می‌ورزند. آنان به‌هنگام پیمان بستن، به حضرت عباس (ع) و به کمربند حر سوگند می‌خورند. قسم نخوردن به خود حر ظاهراً به‌سبب آن است که وی به خاندان رسالت تعلق نداشته است، و قسم خوردن به کمربند حر نیز به‌سبب آن است که این کمربند نماد مقدسی است از اینکه حر کمربستۀ امام حسین (ع) بوده است (شهیدی، 650-651؛ برای ویژگیهای رفتاری و اخلاقی لوطیان پهلوان، نک‍ : بلوکباشی، «پدیده‌ای ... »، 104- 105).
برخی از هنرمندان تئاتر و سینما کوشیده‌اند تا از شخصیت حر و داستان شهادت او در تعزیه بهره بگیرند و تعزیه، این نمونۀ برجسته و ممتاز هنر ادبی و نمایشی مذهبی را به صحنۀ تئاتر و سینما ببرند (صیاد، بش‍ ).
ناصر تقوایی براساس متن «تعزیۀ حر دلاور»، نسخۀ سرودۀ میرعزای کاشانی در اوایل حکومت قاجار، مستند «تمرین آخر، تعزیۀ حر دلاور» را برای ثبت در آرشیو حفظ آثار فرهنگ شفاهی و هنرهای آیینی ـ نمایشی ملل در یونسکو ساخت و با آن فیلم مستند در بخش خارج «جشنوارۀ فجر» 1384ش حضور یافت («تعزیه ... »، بش‍‌ ).
تعزیۀ شهادت حر به اروپا نیز رفت و در فرانسه در چهل و چهارمین فستیوال بین‌المللی آوینیون، که از 9 ژوئیه تا 12 اوت 1991م در پاریس تشکیل شده بود، اجرا شد. در آن سال گروهی از تعزیه‌خوانان ورزیدۀ قدیمی ایران به سرپرستی هاشم فیاض، تعزیه‌خوان و تعزیه‌گردان معروف، 3 تعزیه، ازجمله تعزیۀ حر را در حیاط کلیسای سلستن در روزهای 7 تا 12 محرم 1412ق / 30 تیر تا 3 مرداد 1370ش) اجرا کردند. تعزیۀ حر در شبهای 8 و 9 محرم خوانده شد (بلوکباشی، تعزیه‌خوانی ... ، 84). اجرای این تعزیه‌ها به تعزیه‌گردانی هاشم فیاض واکنش تحسین‌آمیز و همگان، به‌ویژه هنرمندان، کارگردانان و نقدنویسان بزرگ تئاتر جهان را برانگیخت (همانجا؛ برای تفصیل گزارش اجرای تعزیه‌ها، نک‍ : ستاری، 13-32؛ تقیان، 34-55).

مآخذ

احمد پناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ برآبادی، احمد و دیگران، مردم‌نگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، 1380 ش؛ بلوکباشی، علی، «پدیده‌ای به نام لوطی و لوطیگری در حیات اجتماعی تاریخ ایران»، فصلنامۀ فرهنگ مردم، تهران، 1383 ش، س 3، شم‍ 8 و 9؛ همو، تعزیه‌خوانی حدیث قدسی مصائب در نمایش آئینی، تهران، 1383 ش؛ «تعزیۀ حر دلاور تقوایی در جشنوارۀ فیلم فجر»، مهر نیوز (مل‍‌ )؛ تقیان، لاله، «تعزیۀ ایرانی، نمایش یا آیین»، فصلنامۀ تئاتر، تهران، 1370 ش، شم‍ 14؛ خالقی، روح‌الله، سرگذشت موسیقی ایران، تهران، 1353 ش؛ ستاری، جلال، «ایران در خانۀ ژان ویلار»، فصلنامۀ تئاتر، تهران، 1370 ش، شم‍ 14؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شریفیان، محسن، اهل ماتم، آواها و آیین سوگواری در بوشهر، تهران، 1383 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1371 ش؛ شهیدی، عنایت‌الله و علی بلوکباشی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه‌خوانی، تهران، 1380 ش؛ صیـاد، پرویز، مقدمه بر تعـزیۀ حر (نک‍ : هم‍ ، کاشانی)؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عرفان، حیدر، تعزیه در استان بوشهر، شیراز، 1379 ش؛ فیاض، هاشم، «مجلس تعزیۀ حـر»، فصلنامۀ تئـاتر، تهـران، 1370 ش، شم‍ 14؛ کاشانی، مصطفى، متـن تعـزیۀ حر، بـه کـوشش پرویـزصیاد، تهران، 1350 ش؛ مجالس تعزیه، به کوشش حسن صالحی‌راد، تهران، 1380 ش؛ مظلوم‌زاده، محمدمهدی، سیر تاریخی تعزیه در کازرون، تهران، 1382 ش؛ مهاجرانی، عطاءالله، انقلاب عاشورا، تهران، 1374 ش؛ نماز شام غریبان (مجموعۀ شعر و نوحۀ عاشورایی)، به کوشش جعفر رسول‌زاده، قم، 1377 ش همایونی، صادق، تعزیه در ایران، شیراز، 1380 ش؛ نیز:

Mehrnews,  www.Mehrnews.com / fa / News Detail.aspx?News  ID= 147501.
علی بلوکباشی

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.